هاناهانا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

کنجد مامان بیا منتظرتیما

هانا خوش قدمم

هانا مامان سلام.دختر گلم امسال که شما اومدی یه برف حسابی یک مترو نیمه هم اومد.اما مامان جونم شما نتونستی عکس بگیری چون حالت خوب نیست گل مامان.اولین روز که برف اومد نصفه شبش شما حالت بد شد واسه چند لحظه نتونستی نفس بکشی و منو بابا رو کشتی.تا صبح ما نفساتو شمردیم.صبح زنگ زدم دکترت اما چون برف بوده دکترت نیومده بود و من یه جا دیگه نوبت گرفتم ولی ما تا ساعت 3 نتونستیم ماشینو بیاریم بیرون آژانسم پیدا نبود خلاصه پیاده رفتیم دکتر و دکتر گفت که شما حالت خوبه.کلی دارو باید بخوری فدات شم.ولی حالت خوب میشه نازم.عاشقتیم
15 بهمن 1392

دختر گلم مریض شده

سلام عشقم.خوبی؟میدونم نیستی.من که دارم میمیرم.دختر چند روزیه که حالت بده.بردیمت منو بابا.دکتر.آقای دکتر گفت هانا ما رفلکس معده داره.الهی من فدات شم این همه درد داری و یه بارم گریه نکردی.خس خس سینه داری لب و زبونت سفید شده شیر بالا میاری.منو بابایی خیلی حالمون گرفتس.ولی جیگر ماما 21 دی ماه وزن شما 4100 بود و 10 بهمن 4850.تازه دفعه قبل 52 سانت بودی دیروز 57.5 سانت فدات شم که داری بزرگ میشی.عاشقتیم بوسسسسسسسسسسسسسسسسس
11 بهمن 1392

هانا 40 روزه شد هوراااااااااااااااااااا

عشق مامان سلام. امروز چهل روزه شدی نفسم خیلی زود گذشت.انگار دیروز بود که دنیا اومدی. گلم شما انقده شیطونی که نگو نپرس. خودتو واسه بابا لوس میکنی میخندی واسش باهاش حرف میزنی.بابایی عاشقته. زندگی مامان و بابا شمایی عشقم. بوسسسسسسسسسسسسسسس  
7 بهمن 1392
1